زنه به شوهرش میگه:
از حاج رحمان یاد بگیر
از بس زنشو دوست داره؛ بعد از فوت زنش مسجد ساخت به نام زنش...
شوهره میگه:
عزیزم منم زمینشو خریدم، آمادهست؛
منتها تاخیر از خودته!!
وای از دست این زنای امروزی
زنه به شوهرش میگه:
از حاج رحمان یاد بگیر
از بس زنشو دوست داره؛ بعد از فوت زنش مسجد ساخت به نام زنش...
شوهره میگه:
عزیزم منم زمینشو خریدم، آمادهست؛
منتها تاخیر از خودته!!
وای از دست این زنای امروزی
کاملا واقعی
به 5 پرسش زیر پاسخ داده
خواهشا تمرکز کرده و اولین چیزی که
به ذهنتون میرسه رو انتخاب کنید
1.خود را در یک جنگل تصور کنید:
1.جنگل سیاه است
2.جنگل سبز است
3.جنگل پاییزی و زرد است
4.هیچکدام
2.خود را کنار دریا تصور کنید
1.دریا طوفانی است
2.دریا آرام است
3.شب است
4.هیچکدام
3.کدام رنگ را بیشتر میپسندید؟
1.سیاه
2.طوسی
3.سفید
4.هیچکدام
4.در یک روز گرم و تابستانی کدام را میپسندید؟
1.بستنی
2.آب
3.غذای گرم
4.هیچکدام
5.فرد رویا های شما
1.قد بلند است
2.قد.کوتاه است
3.ایده آل است
4.هیچکدام
حال مجموع امتیاز های خود را به صورت عمودی
از بالا به پایین روی کاغذ نوشته
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و با کاغذ موشک درست کنید.
موشک را با زاویه ی نود درجه از سطح زمین به دو متر
جلو تر از خودتان پرت کنید و حالشو ببرید...
گر در طلب منزل جانی، جانی
گر در طلب لقمه نانی، نانی
این نکته رمز اگر بدانی، دانی:
هرچیز که در جُستن آنی، آنی
ای آنکه طلبکار جهان جانی
جانی و دلی و بلکه خود جانانی
مطلوب تویی، طلب تویی، طالب تو
دریاب که خود هر آنچه جویی آنی ...
ابو عبدالله، جعفر بن محمد الصادق معروف به جعفر صادق، امام ششم شیعیان که آنها از وی با عنوان امام جعفر صادق یاد میکنند. وی فرزند محمد باقر و امفروه است. او در ۱۷ ربیعالاول ۸۳ هجری قمری (۷۰۲-۷۰۳ میلادی) در مدینه بدنیا آمد. او توسط منصور دوانیقی، خلیفه عباسی مسموم شد و در ۲۵ شوال ۱۴۸ هجری قمری در سن ۶۵ سالگی در مدینه درگذشت. او بیشترین سال عمر را در میان یازده امام اول شیعیان داشتهاست. محل دفن وی کنار قبر پدرش در قبرستان بقیع شهر مدینهاست.
او در سن ۳۱ سالگی پس از مرگ پدرش به امامت رسید. امامت او همزمان با سالهای پایانی حکومت بنی امیه و سالهای آغازین حکومت بنی عباس بود. به علت ضعف و عدم استقرار نظام سیاسی، وی فرصت بسیار مناسبی برای فعالیت فرهنگی و مذهبی به دست آورد. از سوی دیگر نیز عصر وی زمان جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون در جهان اسلام بود. زمینه فعالیت به گونهای برای وی فراهم بود، که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینهها از جعفر صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری خوانده میشود. فقه شیعه نیز عمدتاً بر روایات بهجای مانده از او مبتنیست، به همین جهت مکتب فقهی شیعیان دوازده امامی را مذهب جعفری نیز مینامند.
مالک بن انس، پیشوای یکی از مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت، مدتی شاگرد جعفر صادق بود. او در باره عظمت و شخصیت علمی و اخلاقی صادق چنین میگوید: من فقیه تر و داناتر از جعفر بن محمد ندیدهام. او داناترین فرد این امت است. به خدا سوگند! چشمان من ندید فردی را که از جهت زهد، علم، فضیلت، عبادت و ورع برتر از جعفر بن محمد باشد.
ابوحنیفه، پیشوای یکی دیگر از مذاهب چهارگانه فقهی اهل سنت، نیز شاگرد جعفر صادق بود. برخی منابع، مدت شاگردی او را دو سال دانستهاند. به عنوان نمونه، آلوسی درباره دو سال شاگردی او پیش امام صادق، از ابوحنیفه نقل میکند که: «اگر آن دو سال نبود، نعمان (ابوحنیفه) هلاک میشد.» وی درباره عظمت علمی صادق گفتهاست: اگر جعفر بن محمد نبود، مردم احکام و مناسک حجشان را نمیدانستند.
عطار نیشابوری فصل اول کتاب تذکره الاولیا، اثرش در شرح احوال بزرگان اولیا و مشایخ صوفیه، را به شرح حال صادق اختصاص دادهاست. عطار در این کتاب میآورد
اگر تنها صفت او گویم، به زبان و عبارت من راست نیاید که در جمله علوم و اشارات و عبارات بی تکلف به کمال بود، وقدوه جمله مشایخ بود، و اعتماد همه بر وی بود و مقتدای مطلق بود. هم الهیان را شیخ بود و هم محمدیان را امام، و هم اهل ذوق را پیشرو، و هم اهل عشق را پیشوا. هم عباد را مقدم، هم زهاد را مکرم. هم صاحب تصنیف حقایق، هم در لطایف تفسیر و اسرار بی نظیر بود.
رفیقان دوستان ده ها گروهند
که هر یک در مسیر امتحانند
گروهی صورتک بر چهره دارند
به ظاهر دوست اما دشمنانند
گروهی وقت حاجت خاکبوسند
ولی هنگام خدمت ها نهانند
گروهی خیر و شر در فعلشان نیست
نه زحمت بخش و نه راحت رسانند
گروهی دیده ناپاکند هشدار
نگاه خود به هر سو می دوانند
بر این بی عصمتان ننگ جهان باد
که چون خوکند و بل بدتر از آنند
ولی یاران همدل از سر لطف
به هر حالت که باشد مهربانند
رفیقان را درون جان نگهدار
که آنها پر بها تر از جهانند
فریدون مشیری
بنابراین در طول روز اگر ارزش های ما بر دیگران بچربد ،
احساس سرمستی توام با ترس داریم ،
و اگر ارزش های دیگران بر ما بچربد احساس حقارت و ناکامی داریم .
معمولا در اولین برخورد با هرکس نگران و مردد و نا آرام هستیم ،
و پس از برآورد ارزش های طرف مقابل ،
اگر دیدیم ارزش هایش بر ما می چربد وضع و رفتار زیر دستانه بخود می گیریم ،
و اگر بر عکس بود رفتارمان را هم متناسب و شبیه با کسی که برتر است تنظیم می کنیم .
رابطه ارزشی حکایت دارد بر اینکه ما با جوهر و ماهیت انسانی یکدیگر در رابطه نیستیم ،
برای ما ، ماهیت انسانی طرف مان مهم نیست بلکه
ارزشهای اعتباری وی مهم است ،
روابط ما رابطه ارزش با ارزش است تا انسان با انسان !
یعنی رابطه دو تصویر ذهنی !
ارزشها برای ما حکم سپر و قالبی دارند که
خود را پشت آن مخفی می کنیم ،
و نمی گذاریم دیگران بیش از حد به دنیای ارزشی ما نزدیکتر بشوند ،
و همواره به سمت یک زندگی نمایشی سطحی متظاهرانه و بی عمق کشیده می شویم ،
و به هر چیز فقط تا آن حد علاقه نشان می دهیم که
بتواند موجب برتری ما نسبت به دیگران شود.
والسلام .
گرگ: عاطفه نداره ، رحم نداره , فکر نداره
ولی: اگه بفهمه دوسش داری رام میشه .
حتی اگه بی رحمترین گرگ باشه...
آدم : عقل داره , شعورداره , فکرداره ،
ولی:اگه بفهمه دوسش داری گرگ میشه.
حتی اگه رام ترین آدم روی زمین باشه...!!!
بنابراین یکی از خصوصیات مهم این ارزش ها کیفیت مقایسه ای بودن آنهاست ،
و هیچکس نمی تواند ارزشها را بطور مطلق از آن خود کند ،
یعنی همیشه کسی هست که ارزش هایش بر دیگری بچربد .
بعبارت دیگر انسان ساختار روانی و هویت خود را بر پدیده ای بنا کرده که
هر لحظه دگرگون می شود و پیوسته در یک ترس ،
دلهره ، یاس ، بی اعتمادی و نا امنی عمیق بسر می برد .
از اینرو در سراسر زندگی صبح وقتی بیدار می شویم ،
این فکر به ذهن ما می رسد که
من یک شخصیت ناقص و نامطلوب دارم و
باید آنرا به شخصیت دیگری جز این که هست مبدل گردانم .
یعنی از " من واقعی" خود میخواهیم بسوی یک " من آرمانی " حرکت کنیم .
ادامه دارد ...
رﻭﺯﻯ فردی ﻧﺰﺩ عالمی ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻰ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ اﻯ ﺧﺎﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ. ﺭﻭﺑﺮﻭﻯ ﺧﺎﻧﻪ ﻯ ﻣﻦ ﻳﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻭ ﮔﺎﻩ ﻧﻴﺰ،
ﺷﺐ، ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻰ آﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ آﻣﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻣﺮﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺴﺖ.
عالم ﮔﻔﺖ : ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﻣﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ، ﮔﺎﻩ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻣﻴﺎﻳﻨﺪ و ﺑﻌﺪ ﺍﺯﺳﺎﻋﺘﻰ ﻣﻴﺮﻭﻧﺪ.
عالم ﮔﻔﺖ : ﮐﻴﺴﻪ ﺍﻯ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﺮﻧﻔﺮ ﻳﮏ ﺳﻨﮓ ﺩﺭ ﮐﻴﺴﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﮐﻴﺴﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻳﻰ ﺗﺎ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺴﻨﺠﻢ.
آن فرد ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻰ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﻧﺰﺩ عالم ﺁﻣﺪ ﻭﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﮐﻴﺴﻪ ﺭﺍ ﺣﻤﻞ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺳﻨﮕﻴﻦ
ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺑﻴﺎﻳﯿﺪ.
عالم ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻳﮏ ﮐﻴﺴﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺗﺎ ﮐﻮﭼﻪ ﻯ ﻣﻦ ﻧﺘﻮﺍﻧﻰ بیاوری، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻯ ﺑﺎ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﻭﻯ !؟؟
ﺣﺎﻝ ﺑﺮﻭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺣﻼﻟﻴﺖ ﺑﻄﻠﺐ ﻭ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭﮐﻦ. ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ عالمی ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻭﺻﻴﺖ ﮐﺮﺩه بود که ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺭﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ.
آﻧﭽﻪ ﺩﻳﺪﻯ "ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ" ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ "ﺣﻘﻴﻘﺖ" ﻧﺪﺍﺷﺖ...
┈━┈━┈━┈━┈━┈━┈━┈━┈━┈━┈━
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ
أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم» قران کریم سوره حجرات، آیه 12.
اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران)
تجسّس نکنید و هیچیک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟!
(به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!