انسانم آرزوست


سلام
کپی مطالب وبلاگ بلامانع است
اگه خواستید میتونید با ذکر منبع مطالب رو منتشر کنید.

گمشده این نسل اعتــماد است نه اعتقــاد
اما افسوس ! که نه بر اعتماد , اعتقادیست
و نه بـــر اعتقــــادشـــان اعتمــــــــــــــاد...

عشق یعنی خـــــــــــدا
یعنی امـــام زمـــــان(ع)
یعنی پـــــــدر و مــــــادر
یعنی همســـر و فــرزند
یعنی همنـــــــوع خودت
و عشق یعنــــی خودت

............................................

مـن خویشــــــاوند هر انســـانی هستم

که خنجــــر در آستین پنـــــهان نمی‌کند.

نه ابـــــــــــرو درهــــــــــــم میکشــــــــد

نه لبخندش ترفنـــد تجــاوز به حق نـان و

ســـــــــایه‌بان دیگــــــــــــــران اســــــت.

مـــــن یک لـــر ِ بلـوچم، یک کـــردِ عــرب،

یک تـــرکٍ فـارس‌، یک آفــریقایی اروپایی

یک استرالیایی آمریکایی و یک آسیایی‌ام،

یک سیــاه‌پوستِ زردپوستِ ســـرخ‌پوستِ

سفیــــدم که نه تنـــها با خــودم و دیگران

کـمترین مشکلی ندارم بلکه بـدون حـــضور

دیگـــران وحشت مــــــرگ را زیـــــر پوستم

احســــــــــــــــــــــــاس میـــــــــــــــکنم.

من انسانی هستم میان انسان‌های دیـگر

بر سیـارهٔ مقــــدس زمین، که بدون حضور

دیگــــــــــران معنـــــــــــــایی نــــــــــدارم.

ترجیح میدهم شعر شیپور باشد،نه لالایی!


"انســـانم آرزوســت"

پیام های کوتاه

آخرین نظرات

پیوندهای روزانه

۳۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

آهسته باز از بغل پله ها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
امّا گرفته دور و برش هاله ای سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگیّ ما همه جا وول می خورد
هر کُنج خانه صحنه ای از داستان اوست
در ختم خویش هم به سر کار خویش بود
بیچاره مادرم

***

هر روز می گذشت از این زیر پله ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز ما
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه می رود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصله دار
او فکر بچه هاست
هر جا شده هویج هم امروز می خرد
بیچاره پیرزن همه برف است کوچه ها

***

او مُرد ودر کنار پدر زیر خاک رفت
اقوامش آمدند پی سر سلامتی
یک ختم هم گرفته شد و پُر بَدَک نبود
بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند
لطف شما زیاد
اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:
این حرف ها برای تو مادر نمی شود.

***

او پنج سال کرد پرستاری مریض
در اشک و خون نشست و پسر را نجات داد
اما پسرچه کرد برای تو؟ هیچ، هیچ
تنها مریضخانه، به امّید دیگران
یک روز هم خبر: که بیا او تمام کرد.
در راه قُم به هر چه گذشتم عبوس بود
پیچید کوه و فحش به من داد و دور شد
صحرا همه خطوطِ کج و کوله و سیاه
طومار سرنوشت و خبرهای سهمگین
دریاچه هم به حال من از دور می گریست
تنها طواف دور ضریح و یکی نماز
یک اشک هم به سوره ی یاسین من چکید
مادر به خاک رفت.

***

این هم پسر، که بدرقه اش می کند به گور
یک قطره اشک مُزد همه ی زجرهای او
اما خلاص می شود از سرنوشت من
مادر بخواب، خوش
منزل مبارکت.

***

آینده بود و قصه ی بی مادریّ من
نا گاه ضجه ای که به هم زد سکوت مرگ
من می دویدم از وسط قبرها برون
او بود و سر به ناله برآورده از مغاک
خود را به ضعف از پی من باز می کشید
دیوانه و رمیده، دویدم به ایستگاه
خود را بهم فشرده خزیدم میان جمع
ترسان ز پشت شیشه ی در آخرین نگاه
باز آن سفیدپوش و همان کوشش و تلاش
چشمان نیمه باز:
از من جدا مشو.

***

می آمدم و کله ی من گیج و منگ بود
انگار جیوه در دل من آب می کنند
پیچیده صحنه های زمین و زمان به هم
خاموش و خوفناک همه می گریختند
می گشت آسمان که بکوبد به مغز من
دنیا به پیش چشم گنهکار من سیاه
وز هر شکاف و رخنه ی ماشین غریو باد
یک ناله ی ضعیف هم از پی دوان دوان
می آمد و به مغز من آهسته می خلید:
تنها شدی پسر.

***

باز آمدم به خانه، چه حالی! نگفتنی
دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض
پیراهن پلید مرا باز شسته بود
انگار خنده کرد ولی دل شکسته بود:
بردی مرا به خاک سپردی و آمدی؟
تنها نمی گذارمت ای بینوا پسر
می خواستم به خنده درآیم به اشتباه
اما خیال بود
ای وای مادرم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۱۵
انسانم آرزوست

گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشود

گاهی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود...

گاهی بساط عیش خودش جور میشود

گاهی دگر تهیه به دستور میشود...

گه جور میشود خود ان بی مقدمه

گه با دو صد مقدمه ناجور میشود...

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود...

گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست

گاهی تمام شهر گدای تو میشود...

گاهی برای خنده دلم تنگ میشود

گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود...

گاهی تمام این آبی آسمان ما

یکباره تیره گشته و بی رنگ میشود...

گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود

از هرچه زندگیست دلت سیر میشود...

گویی به خواب بود،جوانی مان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود...

کاری ندارم کجایی، چه میکنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود...

 

مرحوم قیصر امین پور

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۰۹
انسانم آرزوست

ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻭﺷﮑﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﭼﺮﺍ؟ !

ﻣﺎ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﭼﺮﺍ؟ !

ﺟﺎﯼ "ﺑﻨﺸﯿﻦ " ﻭ " ﺑﻔﺮﻣﺎ -" " ﺑﺘﻤﺮﮔﯽ " ﮔﻔﺘﻨﺪ ...!..

ﻣﺎ ﺷﻨﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﭼﺮﺍ؟ ...
" ﺗﻮ" ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﻭ "ﺷﻤﺎﯾﯽ " ﻧﺸﻨﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ

ﺳﺎﺩﻩ ﻣﺜﻞ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﭼﺮﺍ؟ !

ﺩﻝ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ "ﺩﺍﻝ " ﺳﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ

ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺮﺳﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﭼﺮﺍ؟ !

ﭼﻪ "ﭼﺮﺍﻫﺎ " ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﺪﺍﻧﯿﻢ ﭼﺮﺍ..

ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﮕﻔﺘﯿﻢ ﭼﺮﺍ.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۱
انسانم آرزوست

امسال دو چهره زن ایرانی به عنوان برترین شخصیت های اول جهان نام گرفتند
1- خانم مریم میرزاخانی

استاد دانشگاه استانفورد دانشگاه دوم جهان
برنده جایزه فیلدز ریاضیات و تنها برنده المپیاد ریاضی تا کنون با نمره 100 از 100 در تاریخ المپیاد ریاضی جهان

2- خانم پردیس ثابتی

استاد دانشگاه هاروارد دانشگاه اول جهان ، و سرپرست گروه مبارزه با بیماری بسیار کشنده ابولا

خانم ثابتی با معدل 100 از 100 فارغ التحصیل استثنایی و شاگرد اول رشته پزشکی از دانشگاه هاروارد است .
به گفته شبکه سی ان ان خانم ثابتی و خانم میرزا خانی جزو 10 نابغه اول جهان هستند که دنیا را میتوانند متحول کنند.....

اونوقت اینجا دارن خنگی دخترای ایرانی رو مسخره میکنن براشون جوک میسازن.محققین غربی شرق اعتقاددارن اگه میخوان فرهنگ وبنیان خانواده ایران راتضعیف کنندباید از تحقیرزنان شروع کنندچون مادران وتربیت کنندگان نسلهای بعدی هستند!
طنز سلاح موثری است...به جوک های تحقیرآمیز خاتمه دهیم. !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۸
انسانم آرزوست

پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم بیرون بروند،

در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند.

خواهرم نگرانِ فشارِ کاریِ پدرم است، اما حتی یک‌بار هم نشده که خواسته‌هایش را به تعویق بیاندازد

تا پدر برای مدتی احساسِ آرامش کند.

مادرم با فکرِ خوشبختیِ من حتی خوابش نمی‌برد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ خوشبختی‌ام صحبت کند

و بپرسد: پسرم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟

من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم،

با او به سینما بروم، با هم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.

ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوتِ خود،

دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم،

لال‌مانی می‌گیریم! انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد

که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در موردِ دل‌تنگی‌مان بگوئیم!

تکلیفمان را با خودمان روشن نمی‌کنیم.

یکدیگر را دوست می‌داریم اما آنقدر شهامت نداریم که دوست‌داشتن‌مان را ابراز کنیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۰
انسانم آرزوست

 

به جـــای ساعت نــوار سیـــاهی
به مچ دســـتم بستـــم....
زمــان بــرای مــن مـتوقف شــد و
مـن پیمــان خـود رابـا هـرچـه زمـان اسـت و
هـر چـه مـربـوط بـه آن اسـت
شکستـــم......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۱
انسانم آرزوست

 

ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺗﻘﻠﺐ بچه تو ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ:
ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺟﻠﻮﯾﯽ
ﭘﯿﺲ ﭘﯿﺲ، ﻋﺪﺩ ۹ ﮐﺪﻭﻡ ﺑﻮﺩ؟
ﺟﻠﻮﯾﯽ: ﻫﻤﻮﻥ ﮐﻪ سرش ﮔﺮﺩﻩ
بچه: ﮔﺮﺩﯾﺶ ﺍﯾﻨﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﯾﺎ ﺍﻭﻧﻮﺭ؟
ﺟﻠﻮﯾﯽ: ﮔﺮﺩﺍﻟﯿﺶ ﺳﻤﺖ ﭼﭙﻪ
.
.
.
بچه: ﯾﺎ حسین ﭼﭗ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺪﻭﻭﻭﻭﻡ ﻃﺮﻓﻪ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۵۸
انسانم آرزوست

بیا بیا گل نرگس جهان برای شماست

جهان به یمن وجودت به افتخار شماست

بیا بیا گل نرگس اگر چه بد کردیم
ولی تمام نظرها به لطف و جود شماست

بیا بیا گل نرگس که ندبه میخوانیم 
اگرچه بر دلمان نیست ولی برای شماست

بیا بیا گل نرگس به آسمان سوگند 
قسم به نام و نهادت علی به یاد شماست

بیا بیا گل نرگس زرنجمان تو بکاه 
هزار همت و کاوه فدای راه شماست

بیا بیا گل نرگس به جان تشنه عشق 
دعا دعای ظهور است که با نگاه شماست

بیا بیا گل نرگس که عهدها خواندیم 
اگرچه هیچ نماندیم ولی به لطف شماست

بیا بیا گل نرگس و دستمان تو بگیر 
که با ظهور وجودت جهان فدای شماست

بیا بیا گل نرگس که در زلال دلی 
و بین این همه دلها دلی برای شماست

بیا بیا گل نرگس که کوفیان رفتند 
هزار نامه مصری که جان فدای شماست

بیا بیا گل نرگس تو را به خاک بقیع 
که قلب و روح جهانی به جستجوی شماست

بیا بیا گل نرگس بیا به دعوت یاس 
که دست به پهلو نشسته به انتظار شماست

بیا بیا گل نرگس به مادرت زهرا 
که جان برای شهادت به کربلای شماست

بیا بیا گل نرگس و العجل مولا 
که این نوای هدایت و با نگاه شماست

 

“فخرالسادات تقی زاده ”

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۲۸
انسانم آرزوست

 

مارکو: از بوسهء من خوشت نیومد؟؟

ورونیکا:کاش گناه نبود؛تا کاملا لذت می بردم.

مارکو:«ما گناه می کنیم،تا خدا بخشنده بمونه...!»

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۸
انسانم آرزوست

 

هرچه باشی شیر دل دنیا شکارت میکند
هرچه باشی نازنین ایام خوارت می کند
هرچه خوردی مال گور است
هرچه خوردی مال مور است
هرچه داری مال وارث
هر چه کردی مال توست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۳۶
انسانم آرزوست