دلتنگی های گهگاهی
سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۴ ب.ظ
گاهی دلتنگ که می شوم
از پشت پنجره
انگار باز باران خیال بند آمدن ندارد
انگار تمام جاده های ذهنم
به بن بست می خورد...
خوب می دانم که هیچ راهی تو را باز نخواهد گرداند...
میدانم این خیال گنگ
میان کوره راه دل
هیچ پناهی ندارد....
میان دلتنگی غریب وار من
لحظه ها دست و پا می زنند
می دانم
به جاده اعتمادی نبود....
اما کاش دنیا میفهمید
که برای من جور دیگری غم انگیز است....