واقعیت های دهه شصت
جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۲۳ ق.ظ
یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد خونه گذاشت رو تاقچه
آقا من تا سه روز بهش آب می دادم...
روز سوم وقتی از سر کار اومد، گلدونو برداشت،
یه سینی با چاقو آورد، شروع کرد به قاچ کردن گلدون.
اون جا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!
(برگرفته از واقعیت های دهه شصت!)
۹۳/۱۰/۲۶