چرا نماز را به فارسی نخوانیم؟!
مقصود اصلی از نماز «عبادت و بندگی» و « اطاعت از فرمان الهی»می باشد، و بندگی بدان شکلی است که معبود دستور میدهد و نه به آن شکلی که عبد میپسندد! که چنین عبادتی، عبادت خود است نه پروردگار!
شیطان نیز به خاطر همین نافرمانی و اختراع و اجتهاد در چگونگی عبادت از مقام قرب الهی رانده و اهل عذاب و جهنم شد. او که منکر وجود خداوند نگردیده بود، بلکه به خدا گفت: تو این عبادت سجده به آدم را از من بردار و من به گونهای دیگر تو را عبادتی میکنم که هیچ بندهای نکرده باشد! اما خداوند نپذیرفت. چرا که آن دیگر عبادت خودش بود و نه عبادت خداوند.
اما، نکتهی اصلی و قابل توجه آن است که یکی از معجزات قرآن کریم، همان ادبیات کامل، جامع و معجز گونهی آن است. باید توجه داشت که آن چه دارای اعجاز است، کلام وحی است و نه زبان عربی. لذا به هیچ وجه قابل ترجمه ی دقیق به زبانهای دیگر نمیباشد و اگر با توضیحات و تفسیر نیز مقصود کلام تفهیم شود، بیان آن همه مطالب در نماز میسر نیست.
به عنوان مثال: در نماز سورهی حمد را تلاوت میکنیم. ترجمهی آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» چیست؟ در همهی قرآنها و زبان متداول ما چنین ترجمه شده است: «به نام خداوند بخشایندهی مهربان»، که ترجمهای [اگر چه تا حدودی گویا]، ولی کاملاً غلط است! چرا که:
ترجمهی «خداوند» به عربی «صاحب» است و نه «الله» و ترجمهی کلمهی «بخشنده» به عربی «جواد» است و نه «الرحمن» و ترجمهی «مهربان» نیز «رئوف» است و نه «الرحیم». پس، ترجمهی جملهی «به نام خداوند بخشایندهی مهربان» به عربی میشود: «بسم الصاحب الجواد الرئوف» که هیچ ربطی به «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد.
همین طور است بقیه کلمات. چنان چه ما در فارسی «حمد» را سپاس ترجمه میکنیم و معنای «شکر» نیز همان سپاس است و اگر از ما بپرسند که پس این دو واژه چه تفاوتی با هم دارند که در جایی «حمد» آورده میشود و در جایی دیگر «شکر»؟ پاسخ میدهیم: حمد نوعی شکر و سپاس توأم با پرستش است و بدین جهت فقط اختصاص به «الله» دارد. در حالی که شکر چنین نیست و ما شاکر مخلوقات نیز هستیم.
جالب است که مدعیان اقامهی نماز به فارسی (یا هر زبان دیگری)، نه تنها تا به حال خود حتی دو رکعت نماز به فارسی نخواندهاند، بلکه وقتی به سراغ یک نتیجهی علمی یا هنری (مثل فیزیک و شیمی و فیلم سینمایی و ...) و حتی یک نظریهی تثبیت نشده و غیر علمی (به ویژه در مباحث علوم انسانی) میروند، به دنبال کتابی به زبان اصلی و آن هم به قلم صاحب نظریه و یا مکتشف میگردند و میگویند ترجمه گویا نیست. اما وقتی نوبت به سخن خدا (قرآن) یا نماز میرسد، دگر اندیش، تنوع خواه، قرائت جدیدی، نظریه پرداز و ... شده و اقامهی نماز به فارسی را پیشنهاد میدهند.