نگاه تعبیر و تفسیری(5)
در کودک یک سری حالات و کیفیات ذاتی و معنوی هست ،
که اعمال و رفتار او تحت تاثیر آن حالات است .
مثلا به حکم یک احساس و کیفیت درونی میل دارد از
غذایی که می خورد به دیگری بدهد ،
یا اگر میلی در او نیست نمی دهد .
به حکم ماهیت ذاتی خود معاشرتی یا گوشه گیر است .
ذاتا ملایم و با گذشت یا گوشه گیر است ...
و بسیاری حالات و کیفیات دیگر که ماهیت انسانی او را تشکیل می دهد .
بعد از آشنایی با ارزش های تعبیری رابطه انسان با حالات درونی خود قطع می گردد ،
و در هر مورد طوری عمل می کند که ارزش ها به وی دیکته می کنند .
بعد از حاکمیت ارزشها بر ذهن ،
انسان دیگر صدای باطن خود را نمی شنود و با فطرت و اصالت خود بیگانه میگردد ،
رابطه اش با حالات درونی خود قطع می گردد و
پدیده ای که از خارج بر ذهن او تحمیل شده است ،
حاکم بر رفتار ، روابط و مجموعه زندگی او می شود ،
به عبارتی " انسان ماهیتی " تبدیل به " انسان اعتباری " و " قراردادی " می شود .
ادامه دارد ...